دعاوی خانواده

folder_openدعاوی
commentبدون دیدگاه

دعاوی خانواده

 

دعاوی خانواده به دعاوی حقوقی و کیفری گفته می شود که از امور مربوط به خانواده ایجاد شده باشد. بنابراین قبل از به وجود آمدن این قبیل دعاوی، رابطه ای تحت عنوان خانواده در میان افراد وجود داشته که پس از بروز اختلاف، به این نوع دعاوی منتهی شده است.

 

به طور مثال در دعوای مربوط به طلاق که میان زوج و زوجه ایجاد می شود قبل از اینکه دعوایی در خصوص طلاق مطرح باشد، عقد نکاحی میان زوج و زوجه منعقد شده است که موجب تشکیل خانواده شده که اختلافات و یا مسائل دیگر باعث طرح دعوای طلاق شده است.

 

 قوانین مربوط به خانواده

 

در قوانین حقوقی کشور ما، در خصوص خانواده و امور مربوط به افراد قوانینی به تصویب رسیده که به شرح امور و حقوق مربوط به آن پرداخته شده است. علاوه بر قانون مدنی که مباحثی از آن به امور مربوط به خانواده اختصاص یافته است، قانونی خاص تحت عنوان قانون حمایت خانواده جدید در مجلس تصویب شده که در آن به صورت اختصاصی به بیان مقررات مربوط خانواده می پردازد.

 

 دعاوی حقوقی و کیفری خانواده

 

دادگاه خانواده به صورت اختصاصی به مسائل و دعاوی مربوط به خانواده رسیدگی می کند به عبارت دیگر به موجب قانون، دادگاهی تحت عنوان خانواده ایجاد شده است که به این نوع موضوعات به صورت کاملا تخصصی رسیدگی نماید.

به موجب ماده 4 قانون حمایت خانواده جدید این دعاوی و امور ذکر شده که در ادامه به شرح دعاوی و موضوعات مرتبط با آن می پردازیم:

 

 طلاق

 

به موجب حقوق کشور ما که از شرع برگرفته شده است حق طلاق از حقوق مربوط به مرد می باشد. به عبارت دیگر به موجب ماده 1133 قانون مدنی با توجه به اینکه حق طلاق از حقوق مختص به مرد بوده و بنابر اختیاری که قانونگذار به زوج اعطا نموده است می تواند با رعایت شرایط مقرر در قانون، تقاضای طلاق همسرش را بنماید.

 

اما باید در نظر داشت که این حق اختصاصی مرد، مانع تقاضای طلاق از طرف زن نبوده و بنا بر شرایطی که قانون برای زوجه در نظر گرفته است، می تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق خود را مطرح کند.

 

بنابر اینکه مرد یا زن یا هر دو بخواهد تقاضای طلاق را به دادگاه ارائه دهند طلاق در یک نوع از تقسیم بندی، به طلاق توافقی، طلاق از ناحیه مرد و طلاق از طرف زن تقسیم می شود.

 

 آیا مرد می تواند حق طلاق را به زن بدهد؟

 

همانطور که ذکر شد حق طلاق از حقوق مختص به مرد می باشد و این حق قابل واگذاری به زن نبوده، اما مرد (زوج) می تواند بنا بر شرایطی به همسر خود وکالت در طلاق دهد، به بیان ساده زوج می تواند با مراجعه به دفاتر اسناد رسمی و تنظیم سند وکالتنامه، زوجه را وکیل خود در اجرای صیغه طلاق بکند

 

در اینصورت زن (زوجه) می تواند به وسیله وکالت اعطا شده و با مراجعه به دادگاه و طی کردن تشریفات مربوط به آن اقدام به اخذ حکم طلاق خود کند.

 مهریه

 

مهریه از حقوق مالی زن بوده و با انعقاد عقد نکاح چه به صورت دائم و چه موقت برای وی ایجاد می شود که با عناوین دیگری همچون صداق مهر به کار برده می شود. همانطور که در ماده 1082 مدنی ذکر شده است: ” به مجرد عقد، زن مالک مهر می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید. ” بنابراین پس از اینکه عقد ازدواج به طور صحیح منعقد شود، زن به محض انعقاد عقد نکاح مالک مهر می شود و بنا بر شرایطی می تواند آن را از زوج مطالبه کند.

 

 در چه مواردی مهریه به زوجه تعلق نمی گیرد؟

 

به موجب ماده 1101 قانون مدنی در صورتی که قبل از آنکه بین زوج و زوجه نزدیکی ( عمل زناشویی ) واقع شود، عقد نکاح به هر طریق فسخ شود، در این صورت به زوجه مهریه تعلق نمی گیرد، اما باید این نکته در نظر داشت که در صورتی که این فسخ به علت عنن ( ناتوانی جنسی مرد در عمل زناشویی ) باشد، زن مالک نصف مهر تعیین شده می شود.

 

یکی دیگر از مواردی که موجب می شود به زن مهریه تعلق نگیرد بطلان عقد نکاح می باشد، به موجب ماده 1098 قانون مدنی هر زمان عقد ازدواج ( نکاح ) به هر دلیلی باطل بوده باشد و عمل زناشویی نیز بین زن و مرد واقع نشده باشد، مالی تحت عنوان مهر به زن تعلق نمی گیرد.

 

نکته: زمانی که پس از عقد ازدواج، بین زوج و زوجه نزدیکی صورت نگرفته باشد و شوهر قصد آن را داشته باشد که همسر خود را طلاق دهد در اینصورت زوج می بایست نصف مهریه را به زوجه پرداخت نماید.

 

 حضانت و ملاقات طفل

 

در قوانین کشور ما در خصوص حضانت تعریف مشخصی ارائه نشده است و صرفا در ماده 1168 قانون مدنی به حق و تکلیف بودن حضانت اشاره شده است.  اما حضانت به معنی نگهداری، پرورش و تربیت طفلی است که پدر و مادر وی جدای از یکدیگر زندگی می کنند که قانون این حق و تکلیف را به پدر یا مادر واگذار کرده است.

باید در نظر داشت که حضانت حقی غیر از ولایت و قیمومت و وصایت بوده و صرفا به مواردی از قبیل نگهداری و .. که پیشتر ذکر شد معطوف می شود.

 

به موجب ماده 1168 قانون مدنی، حضانت فقط در خصوص اطفال در نظر گرفته شده است. بنابراین در صورتی که طفل به سن رشد قانونی برسد و اصطلاحا رشید شود حق حضانت به همراه آن از بین می رود.

 

 چه اشخاصی اولویت حضانت طفل را دارند؟

 

بر طبق قانون مدنی اولویت در نگهداری و حضانت طفل تا سن 7 سالگی، فارغ از جنسیت فرزند با مادر است. بنابراین در صورتی که پدر و مادر طفل جدا از یکدیگر زندگی کنند قانون این حق را تا 7 سالگی با مادر دانسته است. البته ناگفته نماند این حق اولویت در تمامی شرایط با مادر نبوده و به طور مثال در صورتی که مادر مبتلا به جنون شود حق حضانت زائل شده و یا در صورتی که مادر اقدام به ازدواج مجدد نماید این حق اولویت وی از بین رفته و حضانت طفل با پدر خواهد بود.

 

اما نکته ای که در خصوص حضانت باید در نظر گرفت این است که مصلحت طفل در تمامی موارد می بایست در نظر گرفته شود و در صورتی که به موجب قانون شرایطی از قبیل فساد اخلاقی یا اعتیاد به مواد مخدر برای شخصی که حضانت طفل را بر عهده گرفته پیش آید و این موضوع برای دادگاه به اثبات برسد می تواند در خصوص حضانت طفل هر تصمیمی که به صلاح طفل باشد اتخاذ نماید.

 

 ملاقات با طفل

 

در صورتی که به هر علت مانند طلاق و یا هر علت دیگر، پدر و مادر طفل در یک منزل سکونت نداشته باشند، قانون برای فردی که حضانت طفل را بر عهده ندارد اختیار ملاقات با فرزند را در نظر گرفته است. در صورتی که بین پدر و مادر طفل، توافقی در خصوص شرایط و زمان ملاقات طفل وجود نداشته باشد دادگاه بنا بر شرایط موجود و با در نظر گرفتن صلاح، زمان و مکانی را در خصوص ملاقات با فرزند در نظر می گیرد.

Tags:

Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید